این پیاده می شود، آن وزیر می شود
صفحه چیده می شود، داروگیر می شود
این یکی فدای شاه، آن یکی فدای رخ
درپیادگان چه زود مرگ ومیر می شود
فیل کج روی کند، این سرشت فیل هاست
کج روی در این مقام دلپذیر می شود
اسب خیز می زند، جست وخیز کار اوست
جست وخیز اگر نکرد، دستگیر می شود
آن پیاده ضعیف راست راست می رود
کج اگر که می خورد، ناگزیر می شود
هر که ناگزیر شد، نان کج بر او حلال
این پیاده قانع است، زود سیر می شود
آن وزیر می کشد، آن وزیر می خورد
خورد و برد او چه زود چشمگیر می شود
ناگهان کنار شاه خانه بند می شود
زیر پای فیل، پهن، چون خمیر می شود
آن پیاده ضعیف عاقبت رسیده است
هر چه خواست می شود، گر چه دیر می شود
این پیاده، آن وزیر... انتهای بازی است
این وزیر می شود، آن به زیر می شود
محمد کاظم کاظمی
سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما
تشکر که آمدی مهم حضور زیبایت است این که چطور آمدی مهم نیست.
چشم به راهتم
سلام
ممنون از نظرت/ موفق باشی
واقعاً خوشحال شدم که به من سر زدی
باز هم با کلمات شکسته ریخته منتظر نگاه پر مهرت هستم.